در یادداشت ذیل به صورت اجمالی به بررسی ((کمپین نخریدن خودرو صفر)) خواهیم پرداخت و به عنوان یک استراتژیست، درسهایی را که از این حرکت میتوان گرفت و روند حرکت دولت و کمپین را به عنوان دو عضو اصلی این بازی استراتژیکی در مدل و تئوریهای استراتژیک چینی بررسی میکنیم.
چرایی تشکیل «کمپینهای تحریم» خودرو ایرانی:
روشن است که جدیترین حامی تولیدکننده داخلی، خودِ تولیدکننده داخلی است! یعنی تا وقتی خودِ تولیدکننده به معنای حقیقی کلمه برای خود دل نسوزاند، حمایتهای دیگران از او به آن ثمرهای که همه انتظارش را میکشند نخواهد رسید. تولیدکننده داخلی خیلی بیش از اینکه از کمپینی مثل «تحریمِ فلان محصولِ داخلی» هراس داشته باشد باید نگران زمینههایی باشد که شکل یافتن چنین کمپینهایی را ممکن کرده است.
رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنهای تصریحاً از دولت جمهوری اسلامی خواستند خرید کالای خارجی را بر خود حرام کند. اما این اقدامِ دولت زمانی به بهترین ثمرهی خود خواهد رسید که تولیدکنندهی ایرانی نیز در اقدامی متقابل «تولید غیر بهرهور» یعنی «تولید به هر قیمت و با هر کیفیت» را بر خود حرام کند.[۱]
تشکیل چنین کمینی سبب شده تا خودروسازان داخلی در کنار مسائل و مشکلاتی نظیر کمبود منابع مالی، حراست از بازار و مدیریت ورود خودروهای چینی و مسائل مربوط به صنعت قطعهسازی، با پدیده جدید شبکههای اجتماعی مواجه شوند و برای رفع آسیبهای چنین گروههایی تاکتیک جدیدی را بهکارگیرند.
حال سؤال اینجاست که ریشه شکلگیری چنین کمپینهایی در شبکههای اجتماعی علیه صنعت خودرو چیست؟ کارشناسان بر این باورند که عملکرد نامناسب دو خودروساز بزرگ کشور در سالهای گذشته سبب شده تا نوعی بدبینی در بین مردم به وجود آید و آنها خود را همیشه مدعی و طلبکار از این صنعت بدانند. علت اصلی ایجاد این کمپین اعتراض به قیمتهای گزاف خودروهای داخلی در عین کیفیت و ایمنی بسیار پایین، تحویل طولانیمدت خودرو، خدمات پس از فروش ضعیف، از رده خارج بودن پلتفرمهای این محصولات و انحصاری بودن بازار خودروی کشور بوده است.[۲]
با توجه به اینکه این جنبش توجههای زیادی را به خود جلب کرد و طیف وسیعی از صاحبنظران اعم از روزنامه نگاران اقتصادی، صنعتگران و دولتمردان به این کارزار واکنش نشان دادند میتوان نتیجه گرفت که این کمپین در نیل به هدف اولیهی خود توفیق داشته اما آیا توانست به اهداف خود مبنی بر کاهش قابل توجه قیمت خودرو، و افزایش کیفیت خودروهای تولیدی برسد یا خیر؟
در ابتدای تشکیل این کمپین، نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت؛ کسانی که قصد کردهاند تا بهبود کیفیت و کاهش قیمت، خودروی داخلی نخرند را «خائن» نامید. سپس روزنامه مرتبطشان، آنها را «مگس» خواند و پسازآن نوبت مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت و معاون سازمان توسعه تجارت ایران شد که با ادبیاتی زشت و سخیف، به این حرکت بتازد و از تمثیلهایی مانند انگل درون حلزون و دستی در آستین مرموز، در توصیف این حرکت خودجوش و واقعاً مردمی استفاده کند.[۳]
در جای دیگری نیز وزیر صنعت، معدن و تجارت در خصوص راهاندازی «کمپین خودروی داخلی نخریم»، گفت: این یک خیانت است که کمپینی علیه تولید داخلی راه بیندازیم، چرا که این موضوع یک بیانصافی علیه خودروسازان داخلی بوده است.[۴]
این مواضع در حالی است که در سرتاسر جهان کمپینهای تحریم کالا و اعتراضی تشکیل شده و عموماً تا نیل به اهداف خود پیش رفته و شرکتها و افراد مورد اعتراض واقع شده مجبور به عذرخواهی، تصحیح روند کاری و یا استعفا میشوند.
کمپین لوازم آرایشی سالم (CSC) در آمریکا، خواستار بایکوت محصولات این شرکت توسط مردم آمریکا شده بود. شرکت نستله در سال ۲۰۱۰ میلادی تحت فشار شدید صلح سبز (Greenpeace) قرار داشت و ناچار پذیرفت که از قطع درختان برای استفاده در زنجیره تأمین روغن پالم خودداری کند. این نتیجه پس از تنها ۸ هفته کمپین بایکوت محصولات نستله رخ داد. اینها تنها نمونههای اخیر از موفقیت کمپینهای بایکوت محصولات است. این فهرست بسیار طولانی است اما نکتهای که در آن جلب نظر میکند، این است که تمام کمپینهای موفق در کشورهای توسعهیافته دارای اقتصاد مبتنی بر بازار اتفاق افتادهاند.
. کمپین نیچرواچ (Naturewatch) بایکوت شرکت چندملیتی فرانسوی اورآل را به دلیل استفاده از حیوانات در تولید لوازمآرایشی و بهداشتی آغاز کرد. بایکوت شرکت موتورولا نیز به دلایل سیاسی و بهدلیل مبادلات تجاری این شرکت با وزارت دفاع رژیم صهیونیستی انجام شد. این بایکوت به دعوت کمپین نیویورک برای بایکوت رژیم صهیونیستی York Campaignfor the Boycott of Israel) (New انجام شد. دعوت به بایکوت محصولات شرکت نستله به دلایلی متفاوت توسط سازمان مردمنهاد بیبی میلک اکشن (Baby Milk Action) انجام شد.[۵]
در دسامبر سال ۲۰۰۰، کمپین علیه گروه خودروسازی میتسوبیشی و وسایل برقی میتسوبیشی به دلایل زیستمحیطی شکل گرفت. این دو شرکت مجبور شدند تا تغییراتی اساسی در خرید کاغذ و چوب اعمال کنند. حتی میتسوبیشی اعلام کرد که به دنبال راههایی برای مدیریت بهتر منابع زیستمحیطی خود است.[۶]
در این میان تولید ایرانخودرو و سایپا در شهریور ۱۳۹۴ به کمتر از نصف شهریور پارسال کاهش یافت. تولید روزانه ایرانخودرو در مهرماه ۱۳۹۴ به حدود ۹۱۰ دستگاه رسید که این رقم نشان از رکود جدی بازار خودرو دارد (تولید روزانه ایرانخودرو در اردیبهشتماه ۹۴ حدود ۲۴۰۰ دستگاه بود).
و سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان ناچار دستور نعمت زاده به خودروسازان برای تحول و بهبود کیفیت صادر شد.[۷] اما آیا این اقدام تضمین قطعی در بهبود کیفیت و کاهش قیمت خودرو خواهد بود یا نوعی سیاست کاهش فشار توسط دولت بود که در جهت ارائه وعده و وعید سعی در راضی کردن اعتراضات مردمی داشت؟
تقابل استراتژیها در مدل استراتژی چینی:
چینیها ۳۶ سناریو از جنگهای باستانی چین را بیان میکنند که در افسانههای تاریخی دوران دولتهای جنگجو و دوره سه پادشاهی نفوذ داشتهاند. آنها، بیشتر از اینکه متون نوشته شده باشند، سینهبهسینه نقل شدهاند و بسیاری از نویسندهها سعی در مقایسه این عبارتهای گوناگون در تاریخ نقلی چین گردهاند. چینیها میگویند:«تنها ۳۶ استراتژی در زیر سقف آسمان وجود دارد.» به این معنی که تمام استراتژیهای نبردهای مدرن و باستانی، نوعی از این ۳۶ استراتژی اصلی هستند.[۸]
نخست، ۲ استراتژی از این مجموعه را بیان میکنیم و سپس به چگونگی استفاده دولت از این استراتژی در نبرد خودرو میپردازیم:
استراتژی ۲: جابلقا را محاصره کن تا جابلسا را نجات دهی.
هنگامیکه دشمن بسیار قوی است و مستقیم حمله میکند، به جایی که برایش مهم است حمله ببر. بدان که وی نمیتواند در همهچیز برتر باشد. در جایی، شکافی در زره وجود دارد، در عوض میتوان به یک نقطهضعف حمله کرد.
استراتژی ۱۵: ببر را فریب ده تا کنامش را ترک کند.
هرگز به دشمنی که به خاطر موقعیّتش برتری دارد، مستقیم حمله نکن. در عوض، او را تطمیع کن تا محلش را ترک کند. بدین ترتیب او را از منبع قدرتش جداکن.
دولت در این کشاکش تحریم خودرو با تسهیلات ۲۵ میلیون تومانی وام خرید خودرو با سود ۱۶ درصد توانست این کمپین را شکست دهد. با اعلام وزارت صنعت و معدن در همان روز نخست ثبتنام ۱۲ هزار خودرو به فروش رسید تا پایانی باشد بر کمپین تحریم خودروی صفر.
با توجه به استراتژی شماره ۲ (جابلقا را محاصره کن تا جابلسا را نجات دهی) کمپین تحریم چون پشتوانه مردمی داشت قوی بود و به شکل مستقیم نخریدن خودرو تا تأمین خواستههایش را هدف قرار داده بود. ازآنرو دولت با شناسایی نقطهضعف زندگی اجتماعی مردم تحت قالب ((وام)) و دانستن این موضوع که زندگی بسیاری از مردم با وام میچرخد و تعداد بسیار بالایی از مردم از وامهای بانکی استفاده میکنند توانست با ارائهی تسهیلات وام و نه با پایین آوردن قیمت بر این کمپین فائق بیاید و در همان روز آمار بالایی در جهت تقاضا برای خرید خودرو داشته باشد. این در حالی بود که کاهش معقول قیمت خودرو یکی از اهداف این کمپین ذکر شده بود.
با تلفیق استراتژی ۲ با ۱۵ (ببر را فریب ده تا کنامش را ترک کند) دولت دید که کمپین در موقعیت برتری نسبت به دولت قرار دارد (چون مردم با قدرت پول و نخریدن خودرو دست برتر را داشتند و محصولات صنعت که تولید شده بود به فروش نمیرفت) و با حمله مستقیم اولیه که توسط مسئولین دولتی تحت قالب اعتراض و توهین انجام شد نمیتواند کمپین را مجبور به عقبنشینی کند پس در عوض تصمیم گرفت مردم را با پروژهی تسهیلات ۲۵ میلیون تومانی وام خرید خودرو با سود ۱۶ درصد تطمیع کند.
در نهایت بازی استراتژی به نفع دولت رقم خورد و صنعت خودروسازی توانست با امتیاز کم و حداقلی در این رقابت که البته دست پایین را در آن داشت، پیروز شود.
از سویی دیگر میتوان انتظار داشت اگر اعتراضات و مقاومت در خصوص این حربه استراتژیکی نیز ادامه میافت و کمپین میتوانست با پیروزی در این رقابت اهداف خود را محقق کند؛ کمپینهای دیگری نیز در اعتراض به افزایش قیمتهای ناگهانی و کیفیتهای نامرغوب دیگر مثل کمپین نخریدن کالای چینی تشکیل شود و به نتیجه برسد. اما متأسفانه حرکتی که شروع خوبی داشت نتوانست پایان خوبی نیز داشته باشد. خالی از لطف نیست که بار دیگر این جمله را که ((روشن است که جدیترین حامی تولیدکننده داخلی، خودِ تولیدکننده داخلی است)) مرور کنیم.
منابع: