امپراتوریهای متعددی با دورههای زمانی و کارنامههای متفاوتی قسمتی از تاریخ کره زمین را ساختند مانند امپراتوریهای روسیه، ایران، روم، عثمانی و … ولی هیچکدام مانند امپراتوری بریتانیا اثرات مخرب ممتدی بر جامعه جهانی و بشری بر جای نگذاشتهاند. کتاب The Evil Empire نوشته Steven A. Grasse به تشریح اینکه چگونه بسیاری از مشکلات کنونی جهان ریشه در امپراتوری بریتانیا دارد پرداخته و نژادپرستی، فقر در جهان، جنگ جهانی اول و دوم. والد آمریکا بودن، تجارت مواد مخدر، جنگ خاورمیانه و ایجاد اسراییل، اختراعات مخرب، انقلاب صنعتی، ایجاد تروریسم به دلیل مدیریت غلط در مستعمرات خود، بههمریختگی در آفریقا و … را معلول امپراتوری شیطانی بریتانیا دانسته و هریک را مورد بررسی قرار داده است.
مطلب پیش رو درصدد است تا با ترسیم پیشینه و واقعیتهای موجود بریتانیا تصویر واضحی علیرغم تبلیغات وسیع و پرحجم این کشور در دگرگونسازی حقایق و تثبیت مدعای برتر بودن در ابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را بنمایاند.
تاریخ بریتانیا:

نقشه البیون
قدیمیترین نامی که در تاریخ برای بریتانیا ثبت شده است البیون Albion میباشد. از لحاظ اتیمولوژی، البیون به زبان لاتین و انگلیسی قدیم به معنای «سفید» است و انتساب جزیره بریتانیا به این نام به دلیل صخرههای گچی سفیدی است که در امتداد مرز ساحلی بریتانیا و رو به سمت فرانسه و قاره اروپا واقع شده است. مسافران و دریانوردان با دیدن این صخرههای سفید متوجه میشدند که به جزیره رسیدهاند. البته این گچها چند سالی است که در حال فروریختن به دریاست و بهتدریج صخرههای خاکی خود را بیشتر نمایان میکنند.
در تاریخ آمده است که دیگر کشورها بهویژه فرانسویها و بالأخص ناپلئون بناپارت کشور بریتانیا را Perfidious Albion(La Perfide Albion) مینامیدند و آن به خاطر سیاستهای خدعه و خیانتآمیز این کشور بود.
بریتانیا در اصل متشکل از ۲۷ قبیله اصلی بود که رومیها هنگام اشغال این جزیره نام این قبایل را ثبت کردهاند.[۱]
آنگلوساکسونها در حقیقت از دو قوم انگلوها و ساکسونها تشکیل میشدند که آنگلوها Angles در شرق و شمال جزیره و ساکسونها Saxons در جنوب و غرب جزیره زندگی میکردند. آنگلوساکسونها در اصل مهاجرین آلمانیزبان از اروپا بودند.
نامهای دیگر بریتانیا:
نام انگلند از نامی قدیمی در زبان انگلیسی Englaland یعنی land of the Angles گرفته شده. همانطور که ذکر شد انگلوها یکی از قبایل ژرمنها (آلمانیتبار) بودند که در اوایل قرون وسطی در جزیره بریتانیا زندگی میکردند. آنها از سواحل دریای بالتیک محلی بنام Angeln Peninsula آمده بودند.

انگلستان (England)

UK

بریتانیا
تا سال ۱۶۰۳ میلادی اسکاتلند و انگلند پادشاهان مجزایی داشتند تا اینکه جیمز اول که پادشاه اسکاتلند بود پادشاه انگلند و ایرلند هم شد و این اتحاد قلمروی پادشاهی در سال ۱۷۰۷ به عنوان بریتانیای کبیر در پارلمان اسکاتلندیها به تصویب رسید و از سال ۱۹۲۲ به نام United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland که مخفف آن UK است نامیده شد. اسم دهانپرکنی که با وضعیت جغرافیایی و مساحت بسیار کوچک این جزیره همخوانی ندارد.[۲]
رومیها هنگام اشغال این جزیره نام آن را بریتانیا Britannia گذاشتند و Britain از این کلمه گرفته شده است. تاریخ نویسان بریتانیایی در علت نامگذاری بریتانیای کبیر (Great Britain در مقابل Lesser Britain) نوشتهاند که بریتانیا یک کشور نیست بلکه یک landmass یا بقولی یک اقلیم است. به این دلیل به آن کبیر Great میگویند چون بزرگترین جزیره از جزایر بریتانیا است. البته اختلافنظر در مورد اضافه کردن صفت کبیر یا Great به آن وجود دارد. برخی معتقدند که این صفت برای تمیز دادن جزیره بریتانیا از جزیره بسیار کوچک Britany در فرانسه است و عدهای دیگر معتقدند که پس از تسلط جیمز اول بر بریتانیا میخواست روشن کند که حکومتش بر بریتانیای رومیها (که شامل انگلند و مقداری از ویلز بود) نمیباشد بلکه بر تمام جزیره است بنابراین خود را حاکم بریتانیای بزرگ اعلام کرد.
مجمعالجزایر بریتانیا شامل بریتانیا، ایرلند، جزایر Man، جزایر Scilly، جزایر Channel و نیز بیش از ۶۰۰۰ جزایر کوچکتر میباشد و مشابه مجمعالجزایر ژاپن است با این تفاوت که مساحت بریتانیا از ژاپن هم کمتر است. مساحت ژاپن ۳۷۷.۸۳۷ کیلومترمربع ولی مساحت بریتانیا فقط ۲۴۴.۱۱۰ کیلومترمربع میباشد و از لحاظ رتبهبندی در جهان در رده ۷۹ بعد از کشورهای گابن و گینه قرار دارد.
جهانخواری بریتانیا:
امپراتوری بریتانیا در سالهای ۱۸۳۷ تا ۱۹۰۱ بیشترین وسعت را داشت. امپراتوری هند را در سال ۱۸۷۷ و الحاق برمه در دهه ۱۸۸۰، الحاق عدن و حمله به افغانستان در ۱۸۳۹ و الحاق هنگکنگ در ۱۸۴۲ به وقوع پیوست و در همین سال کانادا و استرالیا نیز به امپراتوری اضافه شدند و بریتانیا در مالایا حضور پیدا کرد. نیوزیلند را نیز در دهه ۱۸۴۰ ملحق کرد و خیلی از جزایر دریای پاسیفیک بعد از الحاق جزایر فی جی در ۱۸۷۰ به امپراتوری ملحق گردید.
سنگاپور تا سال ۱۹۵۹ مستعمره انگلیس بود که بعد از جنگ جهانی دوم به دلیل ضعف امپراتوری در نگاهداری مستعمراتش به استقلال رسید. در زمانی که بریتانیا به دنبال ندامتگاهی برای زندانیان خود بود، استرالیا توسط کاپیتان جیمز کوک اشغال شد و اولین مجرمین تبعیدی در سال ۱۷۸۸ به استرالیا آورده شدند. نیوزیلند نیز در سال ۱۸۴۰ مستعمره انگلیس گردید.
بعد از الحاق استرالیا و نیوزیلند بریتانیا برای توسعه بیشتر امپراتوری خود متوجه پاسیفیک یا اقیانوس آرام شد و سربازان بریتانیا از فوریه تا جولای ۱۸۴۳ جزایر هائیتی را اشغال کردند ولی شورش مردم هائیتی آنها را مجبور به خروج کرد. البته این جزایر بعدها توسط آمریکا در سال ۱۸۹۳ اشغال شد و در سال ۱۹۵۹ به عنوان یکی از ایالتهای آمریکا درآمد.
رودز Rhodes پایهگذار امپراتوری بریتانیا در آفریقا نامیده شده است. بریتانیا برای حفظ ارتباط خود با هند به آفریقای جنوبی و مصر علاقهمند بود. امپریالیستهایی نظیر سیسیل رودز Cecil Rhodes بریتانیایی که هدف احداث خط آهن از شهر کیپ Cape در آفریقای جنوبی به قاهره را در سر میپروراندند به قلمروهای بیشتری میاندیشیدند. بریتانیا همچنین متوجه مواد غنی زیرزمینی آفریقا مثل طلا در ترنسوال Transvaal بود به طوری که در اواخر قرن ۱۹ بیش از ۳۲ درصد جمعیت قاره آفریقا را تحت اشغال خود درآورد.
مصر به مدت ۸ سال رسماً جزو امپراتوری بریتانیا قرار گرفت و بعد از جنگ جهانی دوم بهطور غیر رسمی تحت نفوذ انگلیس بود.
سرهنگ لورنس بریتانیایی به اعراب فلسطین، اردن و عراق قول داده بود که بعد از شکست امپراتوری عثمانی استقلال خود از بریتانیا را به دست خواهند آورد ولی بعد از جنگ جهانی اول و سقوط امپراتوری عثمانی، اعراب متوجه خیانت عربستان شدند.
پیمان جده که در سال ۱۹۲۷ به امضا رسید استقلال سرزمین حجاز و نجد به رسمیت شناخته شد.
کاپیتان جیمز کلارک رأس James Clark Ross در سال ۱۸۴۰ خود را به قطب جنوب رساند و آنجا را متصرف شد.
بیش از ۶۵ میلیون نفر در جنگ جهانی اول شرکت کردند و نیمی از آنها کشته، زخمی و یا مفقود شدند.[۳]
بریتانیا بزرگترین مخرب جهان:
تا سال ۱۹۲۲ بریتانیا بر بیش از ۴۵۸ میلیون نفر حکومت میکرد و بر بیش از ۱۳ میلیون مایل مربع یعنی تقریباً بر یکچهارم کل مساحت کره زمین حکومت داشت ولی این امپراتوری با فتوحاتش بذر بدترین فجایع را در دنیا کاشت.
آپارتاید: سیستم آپارتاید یا نژادپرستی توسط قانونگذاران انگلیس در آفریقای جنوبی از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۴ اجرا شد.
قحطی ایرلند (Great Irish Famine):
در تابستان ۱۸۴۵ تخریب مهمترین محصول غذایی ایرلند یعنی سیبزمینی به وقوع پیوست به طوری که چند روز پس از برداشت محصول، سیبزمینیها فاسد میشدند. در طی ۱۰ سال ۷۵۰ هزار نفر بر اثر قحطی مردند و ۲ میلیون نفر نیز سرزمین و خانه خود را به مقصد کانادا، بریتانیا و آمریکا ترک کردند و در عرض ۵ سال جمعیت ایرلند به یک چهارم تقلیل یافت. بریتانیا به جای تلاش برای مقابله با خطر قحطی، قانونی را برای حمایت از محصول ذرت خود بر خلاف رقابت و تجارت آزاددانهها و حبوبات که تا آن موقع مدافع آن بود وضع کرد و جون ایرلندیها پول کافی برای خرید نداشتند وضعیتشان رو به وخامت رفت.
اختراع مسلسل: در سال ۱۸۷۹ اولین مسلسل به نمایش گذاشته شد که ده هزار بار در ۲۷ دقیقه شلیک میکرد و ارتش بریتانیا خود را به آن مجهز کرد سلاحی که میتوانست در کوتاهترین مدت بیشترین کشته را به دست آورد.
آغازگر تجارت برده در آتلانتیک: ابتدا بریتانیاییها بردهداری و برده رسانی را به کلونیهای اسپانیا و پرتغال انجام میدادند و کمکم آن را به آمریکای شمالی تسری دادند. اولین آفریقاییهای برده که در آمریکای شمالی پیاده شدند در سال ۱۶۱۹ و متعلق به بریتانیا بود. در دهه ۱۶۶۰ کشتیهای بریتانیایی بهطور متوسط ۶۷۰۰ برده در سال از آفریقا میبردند. انگلیس پیشرو در تجارت برده به آمریکا بود. بریتانیا ۲۴۵ سال یعنی از سال ۱۵۶۲ به شغل بردهداری پرداخت. بعد از لغو بردهداری، انگلیس اولین کشوری بود که به محض از دست دادن نیروی کار بردگان به غارت منابع و مواد خام قاره آفریقا پرداخت.
جنگهای تریاک (Opium Wars):
کاشت تریاک در هند که مستعمره انگلیس بود آزاد ولی تجارت آن در چین ممنوع بود. بریتانیا بنادر چین را بست و چین را وادار به آزاد کردن تجارت تریاک و تغییر تعرفه گمرکی نمود همچنین ۲۱ میلیون اونس نقره از چین به عنوان غرامت هزینههای جنگهایش گرفت. دیگر اینکه چین را وادار کرد که هونگ کنگ را به بریتانیا تسلیم کند. بین سالهای ۱۸۵۶ و ۱۸۶۰ بریتانیا و فرانسه به چین حمله کرده و پکن را اشغال کرده و قصر پادشاه چین را آتش زدند و چین را وادار کردند که بنادر بیشتری را برای تجارت خارجی اختصاص دهد.
مرز کشی در آفریقا: بدون در نظر گرفتن (یا بهتر است گفته شود با در نظر گرفتن) فرهنگها و قبایل موجود در آفریقا، با تلاش بریتانیا در کنفرانس برلین ۱۸۸۴ ـ ۱۸۸۵ مرزهای تصنعی در قاره آفریقا وضع شد.
سیاست مماشات و موافقت اولیه با تجاوز هیتلر: وقتی هیتلر ادعای مالکیت بر غرب چکسلواکی به نام Sudetenland را کرد بریتانیا و فرانسه با این درخواست هیتلر موافقت کردند تا اینکه هیتلر مدعی باقی سرزمین چکسلواکی شد و آن را در سال ۱۹۳۹ به اشغال خود درآورد.
انقلاب صنعتی: انقلاب صنعتی در دهه ۱۷۸۰ رخداد. این موجب شد که صاحبان کارخانهها ثروتمندتر و کارگران فقیرتر شوند. آغاز زاغهنشینی و شکاف اختلاف طبقاتی حادتر گردید و سوخت زغالسنگ زیربنای تخریب محیطزیست در جهان شد.
فلسطین: بعد از اضمحلال امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، بریتانیا متحدین عرب خود را آزاد نکرد بلکه آنها را به مستعمره خود درآورد و فلسطین، اردن و عراق به بریتانیا رسید. ۹۵ سال پیش در ۲ نوامبر ۱۹۱۷ بالفور وزیر خارجه انگلیس طی نامهای به راثچایلد Rothchild بانکدار و یکی از رهبران صهیونیست حمایت خود را از تأسیس کشور یهود در سرزمین فلسطین اعلام کرد. این هنگامی بود که ۹۰ درصد جمعیت کشور فلسطین را جامعه فلسطینیان تشکیل میدادند و فقط ۵۰ هزار یهودی در فلسطین ساکن بودند. بدین صورت فلسطین مستعمرهای که توسط بریتانیا قربانی شد.
حدود ۲۰۰ کشور در سطح جهان توسط انگلیس مورد تجاوز و تاختوتاز قرارگرفتهاند که ۹۰ درصد آن یا به شکل جنگهای مستعمراتی یا با حضور ارتش بوده است و فقط ۲۲ کشور از تجاوز بریتانیا محفوظ ماندند. در حقیقت آسانتر است که کشورهایی لیست شوند که مورد هجوم بریتانیا قرار نگرفتهاند مثل چاد یا تاجیکستان. نشانهاش یادبودهای جنگی و قبرهای انگلیسیها و سربازان کشورهای مشترکالمنافع واقع در برخی از ۱۵۳ کشور جهان است.
به قول blogs.telegraph.co.uk فقط کافیست برای یادآوری, هنگام افتتاحیه مراسم المپیک از جمعیت بپرسند: کسانی که کشورشان تا کنون توسط انگلیس مورد تجاوز قرار نگرفته بایستند.
حکومت مونارشی و امتیازات ویژه ملکه:
رژیم موروثی پادشاهی در بریتانیا به سال ۷۵۷ میلادی با پادشاهی Offa و ایجاد سلسله مرسیا یا مرشیا Mercia و به قبل از حمله وایکینگها به جزیره بریتانیا بازمیگردد.
تاج پادشاهی در انگلستان از پادشاه به پسر میرسد ولی اگر پادشاه فقط فرزند دختر داشته باشد تاج شاهی به دختر میرسد و به جای پادشاه ملکه وارث تخت شاهی میشود. و فقط پروتستانهایی که از شاهزاده سوفیا نوه جیمز اول James I هستند میتوانند این تخت و تاج را به ارث ببرند. بنابراین نه کاتولیکها و نه کسانی که با کاتولیکها ازدواج میکنند و نه کسانی که خارج از این زنجیره توارث باشند هیچیک نمیتوانند وارث تاج پادشاهی شوند. این بدین دلیل است که جزیره بریتانیا ملوکالطوایفی بوده و پادشاهان متعددی بر جزیره حکومت میکردند مثل پادشاه اسکاتلند، پادشاه ایرلند و یا پادشاه ویلز. همهچیز بین قبایل آنگلوساکسونها تقسیم شده بود و سرزمین آنگلوساکسونها همانطور که گفته شد انگلند England بود.
جزیره بریتانیا به دو قلمرو تقسیم شده بود یکی اسکاتلند و دیگری انگلند که هر یک برای خود بهطور جداگانه پادشاه داشتند. اولین پادشاهی که تمامی جزیره انگلستان را فرمانروایی کرد جیمز اول پادشاه اسکاتلند بود.
ملکه الیزابت دوم جانشین پدرش جرج ششم George VI است و ملکه ویکتوریا از اجداد اوست و در حال حاضر چارلز جانشین سلطنت است که به ولیعهد، شاهزاده ویلز Prince of Wales هم میگویند.[۴]

ملکه الیزابت دوم و چارلز ولیعهد
آیا رژیم سلطنتی بریتانیا واقعاً یک مونارشی تشریفاتی است؟
قدرت سیاسی:
گفته میشود که قدرت سیاسی ملکه بیشتر تشریفاتی است درحالیکه موارد زیر حاکی از اجرای قدرت توسط وی میباشد:
- تعلیق مجلس
- امضا و صحه پادشاهی بر طرحهای مجلس و تبدیل آن به قانون و حق خودداری از آن
- انتخاب لردهای مجلس با پیشنهاد وزرا
- انتخاب و برکناری وزرا
- انتصاب نخستوزیر بعد از انتخابات
- اعلام جنگ
- برتر بودن از قانون
- صدور تمام پاسپورتها به نام او
- در شرایط رخداد بحرانهای قانون اساسی ملکه میتواند بیتوجه یا مخالف توصیههای دولت عمل کند.
- در بریتانیا ملکه تا سال ۲۰۱۱ قدرت انحلال مجلس و دستور انتخابات مجلس را داشت ولی اکنون باید دو سوم نمایندگان رأی به انحلال مجلس بدهند.
- ملکه هنوز رییس دولتهای آنتی گوو باربودا، باهاما، بارابادوس، به لیز، کانادا، گرانادا، جاماییکا، نیوزیلند، گینه نو پاپائو، سنت کیتزو نویس، سنت لوسیا، سنت وینسنت و جزایر سولومون، گراناداینرو تووالو که کلونیهای سابق انگلیس بودند میباشد و همگی جزو قلمروی پادشاهی او هستند.[۵]
قدرت نظامی:
- ملکه فرمانده نیروی نظامی بریتانیاست و تمام قوا در هنگام ورود به ارتش به او سوگند یاد میکنند.
- جابجایی و کنترل در بهکارگیری نیروهای نظامی
- کشتیها تحت فرماندهی او هستند. از این قدرت در سال ۱۹۸۲ بعد از حمله آرژانتین به فالکلندز Falklands ملکه الیزابت درخواست بردن سرباز به فالکلندز را کرد.
از دیگر داراییهای انحصاری و امتیازات ویژه ملکه:
- تمامی قوهای آبهای جاری کشور که علامت ندارند متعلق به ملکه است و قوهای رودخانه تایمز بنام ملکه حلقه گذاری میشوند.
- ملکه مالک تمامی ماهیهای خاویار، نهنگها و دلفینهای آبهای انگلستان است و کسی حق صید آنها را ندارد.
- ملکه بدون داشتن گواهینامه میتواند رانندگی کند.
- برای مسافرت به پاسپورت احتیاج ندارد.
- اجباری برای پرداخت مالیات ندارد.
- ملکه شوالیههای رشتههای مختلف نظیر تجارت، هنر، ارتش را تعیین میکند. شوالیه کسی است که بیشترین مشارکت را در خدمت به جامعه انگلیس داشته باشد.
- ملکه رییس مذهب و کلیسای انگلیس که پروتستان است میباشد. اسقفها Bishops ابتدا با ارائه لیستی از طرف کمیسیون کلیسا به نخستوزیر، به ملکه معرفی میشوند و ملکه آنها را انتخاب میکند. بنابراین حکومت باید مورد تائید کلیسای انگلستان باشد. در نتیجه دیگر مذاهب حتی کاتولیکها نمیتوانند جانشین پادشاه انگلیس شوند.
- او از دادن هر اطلاعاتی به هر مقامی معاف است.
- ملکه مصونیت قضایی دارد و هیچ شکایتی نمیتواند موجب تعقیب قانونی وی گردد.
در روزنامه تلگراف آمده است که: وایت هال Whitehall (نام خیابانی که حکومت و وزارتخانهها در آن مستقر هستند) در سال ۲۰۱۳ فاش کرد که ملکه و شاهزاده چارلز از قدرت وتو علیه قوانین جدید استفاده کردهاند. یکی از این اسناد درونی وایتهال نشان میدهد که ملکه طرح عملیات نظامی علیه عراق’’ در سال ۱۹۹۹ را وتو کرد. هدف این طرح انتقال قدرت حمله هوایی نظامی به عراق از ملکه به پارلمان بود.
موسسه حقوقی John Kirkhope که برای دستیابی به اسناد مبارزه کرد، میگوید: این اسناد نشان میدهد که دستگاه سلطنتی «فوذ و قدرت واقعی» دارند. از سال ۲۰۰۵ قدرت وتو توسط چارلز پسر ملکه بر ۱۲ طرح دولت اعمال شده است. Andrew George نماینده لیبرال دمکرات در مجلس معتقد است: «این اسناد نشان میدهد که دستگاه سلطنتی نقش فعالی در درون دمکراسی انگلیس بازی میکند. این چشمهای کسانی که فکر میکنند ملکه فقط یک نقش تشریفاتی دارد را باز میکند.»
هافینگتن پست در تاریخ پانزده ژانویه ۲۰۱۳ تیتر زد که «ملکه انتقال قدرت جنگ به مجلس را وتو کرد.» این روزنامه آورده است: Graham Smith مدیر اجرایی کمپین جمهوریگرایان انگلیس بنام «جمهوری» Republic که خواستار برداشتن رژیم سلطنتی هستند، گفت: «وتوی سلطنتی یک مقابله با دموکراسی ماست. با دخالت مستمر پسر ملکه یعنی چارلز در سیاست حالا میفهمیم که وی نفوذ و اهرم فشار بر روی وزرا دارد. جای تعجب نیست که وزرا اینچنین توجه وافری به نقطه نظرات چارلز دارند.»
گاردین فاش کرد که ۳۹ طرح دیگر مربوط به قدرت سلطنتی ممکن است با مخالفت ملکه روبرو شود.
Paul Flynn نماینده حزب کارگر در مجلس نیز در مصاحبه با هافینگتنپست:
بریتانیا تا رسیدن به دموکراسی راه زیادی در پیش دارد.
نقش پارلمان:
سال ۱۲۱۵ بود که برای اولین بار رژیم سلطنتی با Magna Carta منشوری که حاکمیت پادشاه را محدود میکرد، تحت فشار قرار گرفت و پادشاه جان (King John) را وادار کرد که شرایطی را بپذیرد از جمله گرفتن تائید اشراف انگلیس هنگام وضع مالیات. تا سال ۱۷۸۰ فقط کمتر از ۳ درصد از مردم حق داشتند که برای تغییر قوانین زمینهایشان رأی دهند و مردانی که زمین نداشتند و نیز هیچ زنی حق رأی نداشت. بهتدریج از اختیارات پادشاه کم شد و به سمت انتخابات پارلمانی رفت.

مجلس لردها (House of Lords)

مجلس عوام (House of Common)
بدنه قانونگذاری انگلیس از سه نهاد تشکیل شده: مجلس عوام، مجلس لردها و ملکه. حزبی که اکثریت کرسیهای مجلس عوام را کسب کند مأمور تشکیل کابینه میشود. مجلس لردها انتصابی است و ۸۲۶ عضو دارد و از آنجا که فقط ۴۰۰ صندلی دارد همیشه با ازدحام مواجه است. اعضا بنا به پیشنهاد نخستوزیر توسط ملکه منصوب میشوند. ۲۶ اسقف نیز در آن عضویت دارند همچنین لردها از هر طبقه اجتماعی و احزاب مختلف در مجلس حضور دارند. جالبتر اینکه ۸۷ کرسی آن موروثی است. این مجلس بعد از چین از لحاظ تعداد نمایندگان و با توجه به کوچکی کشور انگلیس بزرگترین مجلس دنیاست.
وضع قانون وقتی صورت میگیرد که اکثریت هر دو مجلس به توافق برسند. بنابراین مجلس عوام پس از وارسیهای موضوعات مورد بررسی در مجلس عوام قدرت اصلاح و یا رد آن را دارد.
قدرت اجرایی ملکه در کشورهای مشترکالمنافع:
حاکمیت رژیم سلطنتی انگلیس در کانادا در سطح فدرال توسط فرماندار کل Governor General و در سطح استان توسط معاونین فرماندار Lieutenant Governor نمود پیدا میکند. طبق قانون اساسی اختیارات ویژهای که ملکه داراست به فرماندار کل که توسط پادشاه یا ملکه انگلیس انتخاب میشود تفویض میگردد:
- انتصاب نخستوزیر و وزرای کابینه
- گماشتن سفیران
- فراخوانی مجلس برای تشکیل جلسه، ختم جلسه مجلس و انحلال مجلس
- اعلام جنگ
- امضای پیمانها
معاونین فرماندار که به دفاتر ملکه معروف هستند در سطح استانها نقش بسیار مهمی در کانادا دارند که یکی از آنها disallowance مجوز ندادن و reservation ضبط است که هر دو درباره قوانین مصوب مجلس عوام کاناداست و از آن به تأخیر در اجرای قانون و اصلاح قانون یاد میشود. ضبط قانون یعنی اینکه قانون مصوب توسط معاون فرماندار نه رد و نه تائید میشود بلکه به ملکه انگلیس برای نظر نهایی ارائه میگردد. قدرت مجوز ندادن ۱۱۲ مورد و قدرت ضبط قوانین ۷۰ مورد در کانادا اعمال گردیده است. همچنین معاونین فرماندار ۵ مورد از استانداران را برکنار کردهاند.
در استرالیا نیز اگر معاون فرماندار منصوب ملکه قانونی را نگهداشته و ضبط کند آن قانون میمیرد مگر اینکه ملکه آن را قبول کند. این نوع اعمال قدرت هنوز در استرالیا وجود دارد. ملکه توانایی اخراج تمامی اعضای دولت استرالیا را دارد. بهعنوانمثال ژنرال جان کر Sir John Kerr نماینده ملکه در استرالیا در سال ۱۹۷۵ میلادی نخستوزیر وقت استرالیا Gough Whitlam را برکنار و پارلمان را منحل کرد و استرالیا مجبور شد از صفر شروع کند و انتخابات مجدد را برگزار نماید.
در نیوزیلند تا سال ۱۹۸۶ قدرت مجوز ندادن و ضبط قانون اعمال میشد ولی در سال ۱۹۸۶ این دو را در قانون اساسی خود وارد نکردند.
جنبش جمهوری گرایی در کشورهای مشترکالمنافع:
دلایل مخالفان رژیم سلطنتی در جایگزینی حکومت مونارشی در بریتانیا:
۱- امتیازات و حقوق ویژه سلطنتی قدرت بیشمار و گسترده در امر اجراست. مثل انتخاب و عزل وزرا، انحلال مجلس (که در سال ۲۰۱۱ لغو شد)، اعلام جنگ، اعلام وضعیت فوقالعاده و اضطراری، امضای پیمانها، صدور روادیدها، اخراج و دیپورت کردن ملیتهای خارجی، ایجاد دانشگاه، طراحی شهرها و هزاران انتصاب دیگر. تمامی این اختیارات از طرف هیچ قانونی کنترل و نظارت نمیشود.
۲- دستگاه سلطنتی قدرت واقعی برای انتخاب و عزل نخستوزیر دارد. ملکه در سالهای ۱۹۵۷، ۱۹۶۳ و ۱۹۷۴ فعالانه در این امر دخالت داشت.
۳- رژیم سلطنتی در زندگی روزانه سیاسی ما دخالت دارد. نخستوزیر هر هفته با ملکه دیدار میکند و در مورد جریانات سیاسی گفتگو میکنند و دولت بهطور منظم درخواست نامههای ملکه برای شرح خلاصه موضوعات مختلف را دریافت میکند. همچنین دخالتهای خصوصی در تصمیمات وزرا به عنوان وزرای پادشاه اعمال میکند. خانواده سلطنتی از دسترسی خود به رسانهها برای نفوذ در گفتمانهای سیاسی استفاده میکنند. بهعنوانمثال ملکه اخیراً نگرانی خود را درباره قانون اساسی پیشنهادی جدید اتحادیه اروپا اظهار کرد.
۴- رژیم سلطنتی به اصل شایستهسالاری آسیب میرساند و سیستم طبقاتی را تثبیت میکند. یعنی در این رژیم به غیر از رییس حکومت، حاکمیت بر کلیسا، فرماندهی ارتش، حاکمیت بر قوه قضاییه همه دست یک شخص است که موروثی است نه بر اساس شایستگیها.
۵- نظام سلطنتی اعتبار ما را در جهان سست میکند. طرفداران سلطنت میگویند این رژیم برای جذب توریسم خوب است درحالیکه فرانسه که بیش از ۱۳۰ سال است که جمهوری است سه برابر انگلیس توریست جذب میکند.
۶- رژیم سلطنتی جدایی کلیسای پروتستان از دولت را غیرممکن کرده و مذهب پروتستان را به همه مذاهب برتری داده است. بنابراین باید به دنبال سیستم جایگزین برای رژیم سلطنتی در انگلیس بود.
Julian Huppert نماینده لیبرال دمکرات در مجلس نیز نقش پارلمان در حمله به افغانستان را به دور از دموکراسی خواند. مجلس انگلیس در سال ۲۰۰۱ برای حمله به افغانستان رأیگیری نکرد و آمریکا و انگلیس بدون رأیگیری افغانستان را به بهانه مبارزه با تروریستها و بنلادن بمباران کردند و پارلمان انگلیس یک روز بعد از حمله به جای رأیگیری فراخوان برای حمله را داد.
جمهوریگرایان و مخالفین رژیم سلطنتی در انگلیس republic.org.uk در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵ فاش کردند که چارلز اختیار دسترسی کامل به اسناد محرمانه و طبقهبندیشده کابینه را به دست گرفت. این قدرت لابی کردن دستگاه سلطنتی را در بین وزرا بالا میبرد. همچنین به اطلاعات حساس بازار دست مییابد.
همچنین جنبش جمهوریگراها Republicans در استرالیا به دهه ۱۸۳۰ بازمیگردد. بیش از ۱۸۰ سال از شروع این نهضت میگذرد ولی هنوز استرالیا جزو کشورهای مشترکالمنافع Commonwealth ملکه انگلیس است. گاردین طی مقالهای علت شکست جمهوریگرایان را اتخاذ طرح «نفوذ از بالا» دانسته و به عدم موفقیت ریاست جمهوری پل کیتینگ Paul Keating جمهوری گرا اشاره میکند و راهحل را در «فشار از پایین» توسط نهضت فراگیر مردمی استرالیا میداند.
ختم کلام را به سخنان امام خمینی کبیر (ره) و به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مزین میکنیم که چه نیکو فرمود:
ما هفتاد سال یا بیشتر است که دانشگاه داریم، از زمان امیرکبیر تا حالا ما مدرسه داشتیم، دانشگاه داریم، نگذاشتید که در این دانشگاهها درست درس بخوانند. فرهنگ ما فرهنگ استعماری است. فرهنگی است که درست کردند آنها برای ما؛ دیکته کردند. نمیگذارند جوانهای ما تحصیل بکنند. آنها نمیگذارند که ما رشد بکنیم. آنها دستشان را بردارند، ایرانی کمتر از اینها نیست. ایرانی هم رشد میکند، اما شما نمیگذارید که ما رشد کنیم؛ برای اینکه اگر ما رشد کنیم منافع شما در خطر است. شما میخواهید همهی شرق را بخورید و همهی شرق را عقب نگه دارید. عقب نگه داشتن برای خوردن مال شرق است. و شما شرق را دارید عقب نگه میدارید که هر چه دارند، بخورید. هر جا یک مأموری گذاشتند سر آن؛ در مملکت ما هم که «مأمور برای وطن» آقای شاه است که میبینید چه کرده و چه میکند.
صحیفه امام، جلد یک
این انگلستان که اینقدر از آن تعریف میکنند و از تمدنش تعریف میکنند و از دموکراسی بودنش تعریف میکنند، و این هم جز تبلیغات خود آنها و شیطنت خود آنها چیز دیگری نیست که با شیطنت و با تبلیغات اینها به مردم، باور آوردهاند که در رأس دموکراسی انگلستان است و مشروطیت به معنای حقیقیاش در انگلستان است، اینها به واسطهی تبلیغاتی که داشتند به خورد مردم دادند این معنا را؛ و ما دیدیم که انگلستان با هندوستان، پاکستان و دوَل استعماری خودش چهکارها و چه جنایتها در آنجا کرده است. و این همین آمریکاست که میبینید در اسرائیلش که نگاه میکنیم ـ آنجا را به وجود آوردند ـ اینها با مسلمین چه کردند و دارند چه میکنند. چه جنایاتی به مسلمین، و خصوصاً شیعه، اینها چه جنایاتی کردهاند و دارند میکنند.
صحیفه امام، جلد چهار
پینوشت:
[۱] http://www.bbc.co.uk/history/ancient/british_prehistory/iron_01.shtml
[۲] رجوع شود به جلسه ۶۲ کلبه کرامت.
[۳] اطلاعات بیشتر در:
http://www.atlasofbritempire.com/Height_of_Empire.html
[۴] برای آشنایی با تاریخ بریتانیا رجوع کنید به:
http://www.britroyals.com/timeline.asp
[۵] Antigua and Barbuda, the Bahamas, Barbados, Belize, Canada, Grenada, Jamaica, New Zealand, Papua New Guinea, Saint Kitts and Nevis, Saint Lucia, Saint Vincent and the Grenadines, Solomon Islands, and Tuvalu