در پی اتفاقات اخیر عربستان و اوضاع منطقه، در مورد سفر حج چه تصمیمی باید گرفت؟
مقدمه
مدتها بود که مسئلهی تأمین مالی سعودیها به واسطهی سفر حجاج، ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول کرده بود. این اشتغال ذهنی نتایجی را به بار آورده بود، مثل نرفتن به حج، برای جلوگیری از تزریق پول به سعودیها. استدلال پس این قضیه هم چنین بود که چون دولت سعودی جریانات تکفیری منطقه را تأمین مالی میکند، با تحریم حج، اقدامات سعودیها را میتوان مختل نمود. این مباحث کم و بیش از گوشه و کنار محافل مختلف به گوش میرسید تا اینکه داستان اسفناک تعرض به دو جوان ایرانی توسط مأموران امنیتی فرودگاه جده پیش آمد و آتش تحریم حج را مشتعلتر کرد. با فاصله زمانی نه چندان زیاد از این واقعه، فاجعهی جنایتکارانهی منا دیگر این شعله را به سر حد نهایی خود رساند و دیگر سخن از به کلی تعطیل کردن حج در اکثر محافل شنیده میشد. بماند که این وسط عدهای هوشمندانه بر این موجسوار شدند و اصل موضوع حج را تخریب کردند و آن را تخطئه نمودند.
اما از بین تمام این ماجراها، همچنان سؤال جدی ایجاد شد و به درستی مورد تأمل واقع نشد؛ و آن اینکه برآیند تحریم حج، با توجه به اوضاع فعلی، به مصلحت هست یا خیر؟
فلسفه حج
پیش از تلاش برای پاسخ به این سؤال، به عنوان پیشنیاز، بایستی راجع به اصل سفر حج و دلایلی که ما را به انجام این فرع دینی راغب میکند بپردازیم. اگر فلسفهی حج مشخص گردد، بعد از آن میتوان راجع به دستاوردهای آن سفر آگاهی پیدا کرد. ثمرات حاصل از انجام سفر حج را در کفهای گذاشت و مضرات ناشی از آن در شرایط فعلی را نیز در کفهای دیگر؛ برآیند این توزین میتواند ما را در تصمیمگیری پیرامون تحریم حج مدد رساند.
پیرامون تبیین فلسفهی حج، مباحث و مقالات بسیاری وجود دارد. دراینبین نابترین تبیین را میتوان در دل پیام تاریخی حضرت امام (ره) به مناسبت سالگرد حج خونین ۶۶ یافت. از قضا شرایط زمانی نگارش آن پیام هم بسیار شبیه اوضاع امروز ماست. حضرت امام (ره) در خلال این پیام ابتدا همت بر زدودن دلایل غیر اصیل سفر حج میگمارند و با نفی یک سری باورهای خطای عوامانه، زمینه را برای بیان فلسفهی اصیل حج هموار میسازند. ایشان چنین فرمودهاند:
«بزرگترین درد جوامع اسلامی این است که هنوز فلسفه واقعی بسیاری از احکام الهی را درک نکردهاند؛ و حج باآنهمه راز و عظمتی که دارد هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بیحاصل و بیثمر باقیمانده است. یکی از وظایف بزرگ مسلمانان پی بردن به این واقعیت است که حج چیست و چرا برای همیشه باید بخشی از امکانات مادی و معنوی خود را برای برپایی آن صرف کنند. چیزی که تا به حال از ناحیه ناآگاهان و یا تحلیلگران مغرض و یا جیرهخواران به عنوان فلسفه حج ترسیم شده است این است که حج یک عبادت دستهجمعی و یک سفر زیارتی – سیاحتی است. به حج چه که چگونه باید زیست و چطور باید مبارزه کرد و با چه کیفیت در مقابل جهان سرمایهداری و کمونیسم ایستاد! به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند! به حج چه که باید برای فشارهای روحی و جسمی مسلمانان چارهاندیشی نمود! به حج چه که مسلمانان باید به عنوان یک نیروی بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمایی کنند! به حج چه که مسلمانان را علیه حکومتهای وابسته بشوراند. بلکه حج همان سفر تفریحی برای دیدار از قبله و مدینه است و بس!»
حضرت امام (ره) پسازاین نفیها، روی به دعوت پیرامون فهم و تبیین فلسفهی اصیل حج میآورند:
«محققان متعهد اسلام با ارائه تفسیرهای صحیح و واقعی از فلسفه حج همه بافتهها و تافتههای خرافاتی علمای درباری را به دریا بریزند.»
با مرور ادامهی پیام امام (ره) به مناسبت سالگرد حج خونین ۶۶، میتوان دریافت که نظر ایشان، استفاده از ظرفیت عظیم و با برکت حج برای گفتمان سازی پیرامون تحقق تمدن اسلامی است. یعنی این اجتماع بزرگ مسلمین، بستری شود برای اینکه در گام نخست چارهجویی برای رفع موانع این حرکت تمدنی صورت پذیرد، آنگاه با در پیش گرفتن مشی مبارزه با استکبار، زمینه برای تحقق تمدن جهانی اسلام که سراسر در تضاد با مشی استکباری است، فراهم گردد. در این راستا، حضرت امام (ره) در پیامشان فرمودهاند:
«ازآنجاکه مسلمانان جهان به علت فشار و حبس و اعدام، قدرت بیان مصیبتهایی را که حاکمان کشورشان بر آنها تحمیل کردهاند را ندارند، باید بتوانند در حرم امن الهی مصائب و دردهایشان را با کمال آزادی بیان کنند تا سایر مسلمانان برای رهایی آنان چارهای بیندیشند. لذا ما بر این مطلب پافشاری و اصرار میکنیم که مسلمانان، حداقل در خانه خدا و حرم امن الهی، خود را از تمامی قیدوبندهای ظالمان آزاد ببینند و در یک مانور بزرگ از چیزی که از آن متنفرند اعلام برائت کنند و از هر وسیلهای برای رهایی خود استفاده نمایند.»
در نفیهایی هم که ایشان راجع به نگاه غیر اصیل به حج فرموده بودند، نفی پذیرش سلطهی قدرتهای استکباری و نفی مبارزه گریزی مشهود بود که این، خود نشان از داشتن افق دیدی پیرامون تمدن سازی نوین است.
لذا این نگاه رایجی که امروزه به حج سایه افکنده، که از حج یک سفر سیاحتی-زیارتی شخصی برای حجاج به بار آورده است و کمتر حاجی را به این وادی ترغیب نموده که در بستر این سفر، به ارتباطگیری با برادران ایمانی غیر هموطنش هم بپردازد، نوعی عقیم کردن حج از فلسفهی اصیلش را به ارمغان آورده. بحث این نوشتار پیرامون چگونگی تحقق تمدن اسلامی در بستر حج نیست؛ بلکه مراد از این عبارت اخیر، این است که حتی صورت مسئلهی فلسفه حج هم از ذهن حجاج رخت بربسته است، چه رسد به بهکارگیری حداقلیترین لوازم این کار که همانا ارتباطگیری و همکلامی با سایر برادران ایمانی است.
با این توضیحات، مهمترین ضرر حاصل از تحریم حج، از دست دادن این بستر عظیم و مبارک برای شروع گفتمان سازی تمدن سازی اسلامی است که مشابه آن را تقریباً در هیچ موقعیت دیگری نمیتوان محقق نمود.
بررسی ادله موافق تحریم حج
اما آن کفه که به تحریم حج دامن میزند، بحث تزریق منابع مالی به جیب سعودیها از قِبَل سفر حجاج است. در این راستا اگر بخواهیم سخنی دقیق برانیم، بایستی سهم درآمد سفرهای زیارتی به عربستان را در GDP[۱] (تولید ناخالص ملی) بررسی کنیم. در این زمینه آمارهای مختلفی بیان شده است. اگر عبارت «percent of pilgrimage in saudi GDP» را در اینترنت جستجو بفرمایید، عمدتاً به عددی بین ۲ تا ۳ درصد خواهید رسید. یعنی سهم درآمد سفرهای زیارتی در تولید ناخالص ملی عربستان سعودی در این حدود است. ازآنجاکه هنوز کار بسیار دقیقی بر روی میزان درآمدهای حج برای سعودی نشده است، با سختگیری بیشتر، بسیاری از مقالات در این زمینه را بررسی کردیم. ماحصل این بررسی، در بالاترین حد، به عدد ۷% رسیدیم[۲]. لذا این عدد را مبنای ادامهی بررسی میگذاریم. در متن همین مقالهای که ۷% را به بیان کرده است، و ذیل سرفصلی به نام «مشارکت در اقتصاد ملی[۳]» آمده است که
«اهمیت برپایی عمره در اقتصاد را با این فهم این گزاره میتوان دریافت که درآمد عمره که در حاشیهی حج (تمتع) است، بیش از خود حج میباشد. چرا که هر سال اگر ۶۰۰۰۰۰۰ زائر در عربستان داشته باشیم، فقط ۲۳۰۰۰۰۰ حج تمتع میگزارند.»
لذا با احتساب این نسبت در آن ۷% تولید ناخالص ملی عربستان، پی میبریم که تعطیل کردن حج تمتع (که یکی از فروع دین است) اصلاً توجیه اقتصادی مؤثری ندارد. اما به حداقل رساندن عمره، با توجه به تحلیل اقتصادی فوق، و مهمتر از آن با توجه به اولویت و ضرورت نداشتن آن در شرایط فعلی، تصمیمی منطقیتر میباشد.
تا اینجا، تمام توجه ما در بررسی ادلهی موافق و مخالف تحریم حج، ناظر به شرایط درونیمان بود. یعنی در بحث تبیین فلسفهی اصیل حج (به عنوان مهمترین مسئله در موافقت با محکم ادامه دادن حج تمتع) و نیز تحلیل اقتصادی مبتنی بر سهم عمره در تولید ناخالص ملی عربستان (به عنوان مهمترین مسئله در مخالفت با ادامه دادن عمره در شرایط فعلی) نگاه ما به اصل ماجرا بود و به جوانب این تصمیم و بازخوردهای فراملی ماجرا توجه چندانی صورت نپذیرفت. لذا با یک نگاه کلانتر، مهمترین اثر فرا ملی این تصمیم را میتوان در زمین جنگ عربستان و یمن یافت و به تحلیل آن پرداخت.
اثرات فرا ملی تحریم حج
پیش از پرداختن به اصل موضوع، لازم است از عواملی سخن گفت که توجه نکردن به آنها، تصمیمات (حتی صحیح) ما را به نتایجی غیر مطابق با هدف تصمیممان میرساند. در این مورد خاص، توجه نکردن به سه مقولهی عملیات روانی دشمن، عدم تبیین اهدافمان به دیگران در قالب پارادایم فکری خودشان، و نهایتاً کار رسانهای ضعیفمان، موجب شده است که بازخورد بیرونی تحریم حج، مایهی سوءبرداشت شود. گاه اینسو برداشت عامدانه است که هیچ. اما گاه غیر عامدانه است و ماحصل بیتوجهی ما به سه مقولهی مذکور. برای روشنتر شدن نسبت به این فضا، یادداشتی تحت عنوان «بایکوت سفرهای زیارتی [به عربستان] توسط ایران، تهدیداتی فراتر از درآمد توریستی عربستان دارد[۴]» که در سایت «بینش مخاطرات جهانی[۵]» را مورد بررسی قرار میدهیم.
عباراتی که نویسنده در این مقاله برای تحلیل دلایل بایکوت کردن سفر حج توسط ایران آورده است، نشان میدهد که این تصمیم در دید نویسنده، با پارادایم غالب بر جامعهی تحت سیطرهی هژمونیک بررسی شده است.
در بخشی از این مقاله آمده است:
«نگرانی پیرامون امنیت شیعیان حین سفر زیارتی به عربستان به خوبی با نگرانی گستردهتر شیعیان پیرامون اقدامات سعودی، چه در یمن و چه در کمکهای مالی به بخشی از اهل تسنن محافظهکار، گره خورده است»
لذا هر تصمیمی پیرامون تعلیق یا عدم تعلیق حج، جنبههایی فراتر از اصل اتفاقات عربستان پیدا میکند و بایستی این جنبهها را هم در اتخاذ موضع، دخیل کرد و فقط صرف حوادث عربستان را ندید.
همچنین وقتی این نویسنده در توصیف جایگاه ایران، عبارت «نقش خود خواندهاش به عنوان محافظ شیعیان[۶]» را بکار میبرد و در معرفی حوثیها در جنگ یمن، عبارت «شورشی (طغیانگر)[۷]» را استفاده میکند، نشان میدهد هضم در عملیات روانی است و با پارادایم فکری جبههی دشمن ما دارد این تصمیم را برای جهانیان تحلیل میکند. لذا مقصد این تصمیم ما به جای آنکه به مراد ما برسد، به مراد جریان دشمن مصادره خواهد شد.
اما در رابطه با نوع تصمیم ما برای لغو سفر عمره، یک ملاحظهی بسیار مهم وجود دارد و آن اینکه هرگونه حملهی گسترده و قوی به منافع سعودی به معنای تلافی ایران القا خواهد شد. بهعنوانمثال حملات حوثیها به تجاوزات سعودی به عنوان عملیات نیابتی ایران تلقی خواهد شد و آن وقت عملیات روانی دشمن چنین خواهد بود که حوثیها نیروهای نیابتی ایران هستند که دارند برای نفوذ ایران در یمن پیکار میکنند و اصل تجاوز عربستان به حاشیه خواهد رفت. این مثالی بود در این زمینه، و بسیاری مثالهای دیگر که میتواند در قالب اثرات فراملی تصمیم ما (که عمدتاً از دید ما خارج است) بروز داده شود.
جمعبندی و نتیجهگیری
- تعطیلی سفر عمره با توجه به شرایط فعلی و تحلیل اقتصادی صورت پذیرفته، امری منطقی است.
- تعطیلی حج تمتع، نه تنها تحلیل موجه اقتصادی ندارد، بلکه ما را از اجتماع جهانی مسلمین و پتانسیلهای آن محروم میکند.
- عدم توجه به جنبههای فراملی تعطیلی حج، منجر به فشار به گروههای مقاومت در منطقه خواهد شد و اقدامات متقابل آنان در برابر منافع سعودی را عملیات نیابتی ایران جلوه خواهد داد.
پیشنهادات
- برنامهریزی دقیق و بلندمدت برای آموزش دیپلماسی مردمی به حجاج تمتع، جهت ارتباطگیری آنان با برادران ایمانی خود.
- تبیین جایگاه اجتماع تمتع در پازل تمدن سازی اسلامی
- یافتن فصل مشترک زبانی برای انتقال اهدافمان از تحریم عمره، به جهانیان
- مانور دادن بر روی تغییر مدیریت حج، به جای تمرکز صرف بر تعلیق این سفر
پینوشت:
ایدهی این تحلیل، سخنرانی ۲۷ آبان ۹۴ استاد حسن عباسی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه امام حسین (علیهالسلام)، با موضوع «رهایی قبلتین» بوده است.
[۱] Gross domestic product
[۲] Contribution of Hajj and Umrah Pilgrimage (Religious Tourism) in Saudi Arabian Economy/
Link: Contribution_of_Hajj_and_Umrah_Pilgrimage_Religious_Tourism_in_Saudi_Arabian_Economy
[۳] Contribution in National Economy
[۴] Iran’s pilgrimage boycott threatens more than Saudi tourism revenues
[۵] Global risk insights
Link: http://globalriskinsights.com/
[۶] self-proclaimed role as Shi’a protector
[۷] rebel