یقیناً سرسختترین مردم را در کینه و دشمنی نسبت به مؤمنان، یهودیان و مشرکان خواهی یافت و البته نزدیکترینشان را در دوستی با مؤمنان، کسانی مییابی که گفتند: ما نصرانی هستیم. این واقعیت برای آن است که گروهی از آنان، کشیشان دانشمند و عابدان خداترساند و آنان در پیروی از حق تکبّر نمیکنند.
مائده-۸۲
فیلم ملکه مارگات

La Reine Margot 1954 & 1994
ملکه مارگات تولیدشده در سال ۱۹۹۴ توسط کشورهای فرانسه ، آلمان و ایتالیا است . این فیلم که محصول کلود بری به کارگردانی پاتریس شرو میباشد به اتفاقات مربوط به کشتار سن بارتلمی میپردازد . نویسندگان این اثر ماندگار دانیل تومپسون و شرو، بر مبنای رمانی نوشتهٔ الکساندر دوما میباشند . بازی هنرمندانهی ایزابل آجانی، ونسان پرز، ژان اوگ آنگلاد، ویرنا لیزی بهخوبی تداعیکنندهی وقایع قرن ۱۷ میلادی است.
خلاصهی فیلم
در روز جمعه ۲۲ اوت ۱۵۷۲ درحالیکه ۲ سال از فرمان سن ژرمن میگذشت و فرانسه بهطور موقت در آرامش نسبی قرارگرفته بود؛ برای پایداری صلح چارهای اندیشیده شد و آن اینکه ملکه مارگات دوالوا خواهر شارل نهم پادشاه کاتولیک فرانسه به عقد هانری دوناوار از بزرگان پروتستان درآید اما جاهطلبی کاترین مدیسی و ترس وی از آنکه قدرت و نفوذ خود را از دست بدهد او را به طرح نقشهی شومی واداشت. وی با دسیسهای شیطانی دستور قتل هزاران پروتستانی که برای جشن عروسی ملکه دعوتشده بودند را از پادشاه گرفت. قتلعام در مرکز پایان نیافت و دامنهی آن به شهرهای دیگر هم رسید و این آغازی بود برای جنگهایی که بعدها به جنگهای مذهبی ۳۰ ساله معروف شده و تا قریب ۱۰۰ سال فرانسه در آتش این فتنه سوخت.
کاترین مدیچی
جدا از بُعد هنری فیلم و بیاهمیت بودن چنین موضوع مهمی برای هالیوود؛ آنچه قابلتوجه است نقش مادر شارل نهم یعنی کاترین مدیسی (به ایتالیایی: مدیچی) است.
کاترین مدیچی دختر لورنزو دوم از خانوادهی یهودی و معروف مدیچی (زاده ۱۳ آوریل ۱۵۱۹ درگذشته ۵ ژانویه ۱۵۸۹) مادر سه پادشاه فرانسه به نامهای فرانسوای دوم، شارل نهم و هانری سوم بود. وی از سال ۱۵۶۰ تا سال ۱۵۶۴ نائب السلطنه فرانسه بود و پسازآن نیز در تصمیمگیریهای حکومتی پسرانش نفوذ داشت. نقش او در جنگهای مذهبی اروپا و کشتار سن بارتلمی انکارناپذیر بود و به همین دلیل بهشدت موردتنفر واقعشده است.[۱]
یهود
وقتی نگاهی سطحی و گذرا به تاریخ میاندازیم، میبینیم که یهود در هیچ دورهی زمانی و در هیچ مکانی نتوانسته (و یا نخواسته) است تشکیل حکومت دهد اما بهطور بسیار موذیانه در مقام صدارت و مشاورت حکومتهای منفور تاریخی حضور بسیار مؤثر داشته است. هر زمان امپراتوری عظیمی و یا جنگ خونینی در طول تاریخ شکلگرفته است دست یهود در آن هویداست. از جنگهای صدر اسلام در جزیره العرب تا جنگهای صلیبی در ارض الانبیا. از جنگهای اول و دوم جهانی تا هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران. از تفتیش عقاید در اروپا تا صهیونیزمسازی مسیحیت. از ایجاد مسیحیان صهیونیست تا صهیونیستهای مسلمان و جالبتر از همه اینکه در هیچکدام (از باب کثرت) از این جنگها بهطور مستقیم حضور نداشته و تلفاتی نداده است.
آل یهود
در قرن نهم هجری مطابق با قرن پانزدهم میلادی، فردی به نام مانع احسایی (جد اول آل سعود) از قبیلهی یهودی عنیزه، زمینی را در نجد عربستان به دست میآورد که پس از او نوهی پسریاش به نام موسی با جنگ و کشتار و غارت، املاک بسیاری را بر آن افزود (گویی غصب زمینهای دیگر جزء جداناشدنی صهیونیسم است). پسر وی ابراهیم نقشی اساسی در شکلگیری آل سعود داشته است. مردخای ابراهیم موشه و فرزندانش با تغییر نام و انتخاب اسامی عربی، خود را در میان مسلمانان جا زدند و توانستند بذر درخت فاسدی را در سرزمین حجاز بکارند. ناصر السعید نویسندهی سرشناس عربستانی در کتاب تاریخ آل سعود[۲] که در دهه ۷۰ میلادی به رشتهی تحریر درآمده است مینویسد: «نام جد یهودی آل سعود که مسلمان شد، مردخای بن ابراهیم بن موسی از یهودیان بصره بود» وی همچنین مینویسد «پدربزرگ محمد بن عبدالوهاب یک یهودی به نام شولمان قرقوزی بود که از ترکیه به حجاز مهاجرت کرده بود». لذا شاید بر این اساس باشد که ملک فیصل در خاطراتش مینویسد: «ما و یهود پسرعمو هستیم، لذا راضی نشدیم آنگونه که برخی میخواستند آنها را در دریا غرق کنیم». حال تا حدودی دلیل عدمحمایت آل سعود از حماس و جنایتهای آنان در سوریه و یمن مشخص میگردد.
سوالی که در اینجا به وجود میآید این است که چرا در این زمان شیطان تمام کارگرهای خود را به کار گرفته است؟
در پاسخ به سؤال بالا اول باید تحولات ۵۰ سال اخیر را موردبررسی قرار دهیم. آنگونه که در قرآن وعده دادهشده است «الِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّه» (توبه-۳۳) اسلام تمام کرهی زمین را خواهد گرفت. تحقق این وعدهی الهی با قیام ۱۵ خرداد ۴۲ شروع شد و پسازآن با انقلاب اسلامی ایران ادامه یافت تا اینکه در سالهای اخیر میرفت که تمام خاک اروپا را شامل شود. دراینبین ضد استراتژی طراحیشده از سوی شیطان به نظر میرسد همان استراتژی اجراشده در قرن ۱۷ میلادی باشد. با اجرای این استراتژی دستاوردهای زیر نصیب شیطان و انصارش خواهد شد:
۱) کشتهشدگان از هر طرف که باشند مسلمان هستند؛ و بهاینترتیب ممکن است جمعیت مسلمانان بهمانند آلمانِ پس از جنگهای سیساله، بعد از گذشت چند سال نصف گردد.
۲) صدور پیام انقلاب اسلامی در سراسر جهان باعث به وجود آمدن خوشنامترین جریان چریکی جهان (حزبالله لبنان) و تزریق خون تازهای به نهضت مقاومت در فلسطین بود. در این میان جریان تکفیری موفق شد بهمانند پارازیتی بر امواج این پیام اثر گذارد.
۳) دین اسلام دین فطرت و عقل است. هیچ دستوری در اسلام ضد عقل نیست. استدلالهای اسلام بهقدری محکم است که هیچکس قادر نیست کوچکترین خدشهای به آنها وارد نماید. انسان اهل فکر غربی بامطالعهی قرآن و تحقیقی مختصر حتماً این دین را بهعنوان دین برتر انتخاب خواهد کرد؛ همچنین موضوع مسلمان شدن اروپاییها در حال تبدیلشدن به مسئلهای برای دولتمردان غربی بود که گروه تکفیری دستساز کوچکی به کمکشان آمد و با انتشار تصاویری در سطح فضای مجازی و همچنین بمبگذاری و قتلعام بیگناهان آنچنان چهرهای از اسلام در سطح اروپا ساخت که تا سالها بعد کسی حتی فکر گرویدن به دین اسلام را هم در سر نپروراند.
۴) بیداری اسلامی و سقوط دولتهای دستنشانده در منطقه به اسپانیا و آشوبهای خیابانی در فرانسه رسیده بود که ضد استراتژی مذکور به یاری غرب آمد و بهوسیلهی آن توانستند بیداری اسلامی را منحرف کرده و در برخی موارد مصادره نمایند.
۵) درگیر و دار مسائل سوریه و یمن رژیم منحوس صهیونیستی از فرصت سوءاستفاده کرد و تا آنجا که توانست به حفاری در زیر مسجدالاقصی پرداخت و حتی در بسیاری از موارد دیگر حتی مسلمانان را هم به درون مسجد راه ندادند. کشتار زنان و کودکان بیگناه و بیدفاع هم بیشازپیش ادامه یافت.
۶) تهدید برخی کشورهای منطقه سبب شد تا کشورهای حامی سوریه و یمن به فکر مسائل و امنیت داخلی کشور خود بیفتند و فتیلهی مبارزه در خارج از مرزها را پایین بکشند. اگر روند بدین گونه پیش برود پیشبینی سازندگان سریال ۲۴ در مورد سوریه هم به واقعیت تبدیل خواهد شد.
۷) سیاست قدیمی استعمار پیر سالهاست که در حال اجراست. هر جا و به هر بهانهای بین اقوام، زبانها، رنگ پوستها و مسائل دیگر سعی در ایجاد تفرقه دارند؛ اما این بار از در اختلاف بین شیعه و سنی واردشدهاند. سالها قبل با راهاندازی شبکههای ماهوارهای از هر دو طرف بهطرف مقابل توهین نمودند. هر مسلمان معتقد به قرآن میداند که خداوند فرمودهاند:
وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا به غیر عِلْمٍ کَذَلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّهٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَی رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ
و معبود کسانی که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید که آنان از روی دشمنی و جهل خدا را دشنام دهند. اینگونه برای هر امتی کردارشان را آراستیم. آنگاه بازگشت آنان بهسوی پروردگارشان خواهد بود و ایشان را ازآنچه انجام میدادند آگاه میسازد.
انعام-۱۰۸
بنابراین شیعه و سنی میتوانند مانند ۱۴۰۰ سال گذشته در کنار هم در کمال آرامش زندگی کنند و مهرههای بازی خطرناک انگلیس نشوند.
۸) دنیای غرب سعی در زنده کردن جنینی دارد که در سال ۲۰۰۶ توسط حزبالله لبنان سقط شد. آنان امیدوارند تا بتوانند طرح خاورمیانهی جدید خود را از طریقی دیگر به مرحلهی اجرا نزدیک نمایند و عراق و سوریه و ایران را تجزیه کنند.
۹) اگر جنگهای مذهبی بهصورت فرسایشی در کشورهای اسلامی دنبال شود آنوقت نسل بعدی که بر سرکار میآید دور ازنظر نیست که بهطور کامل دین را کنار بگذارد. دقیقاً همان اتفاقی که پس از جنگهای مذهبی در اروپا رخ داد و دین برای همیشه به انزوا رفت.
۱۰) آتش خانمانسوز جنگ در هرکجا که روشنشده است چنان ویرانی ایجاد نموده که تا سالها آن کشور در فکر ساختن زیرساختهای نابودشدهی خود است و نمیتواند در جهان سر برآورد. در کشور خود ما هنوز جای پای انگلیسها و خرابیهای به بار آمده توسط آنها بهوضوح دیده میشود. حال حساب کنید کشوری که امروزه به جهان سوم معروف است بعد از آنی که زیرساختهایش از بین رفت جهان چندم خواهد شد؟
با توجه به نکات ذکرشده تنها یهود و مشرکان هستند که از نابودی دین (مخصوصاً دین اسلام) سود خواهند کرد.
در پایان البته ناگفته نماند که:
«لَن یضُرُّوکمْ إِلاَّ أَذًی وَإِن یقَاتِلُوکمْ یوَلُّوکمُ الأَدُبَارَ ثُمَّ لاَ ینصَرُونَ»
به شما جز آزاری اندک، زیانی نمیرسانند و اگر آهنگ کارزار با شما کنند به شما پشت میکنند و یاری نمییابند.
آلعمران -۱۱۱
پینوشت:
[۲] موسسهی انتشارات فراهانی، تابستان ۱۳۶۷